English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1287 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
denial U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denials U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
joint denial U تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
one element U تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
identities U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
compound U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
fallacy of composition U استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
identities U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
gigo U اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
equivalence U تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
voltage U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltages U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
interface U مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces U مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
adc U وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
map U پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps U پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
inputted U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
true false questions U پرسشهای درست- نادرست
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
i/o U ورودی-خروجی
input output U ورودی خروجی
boolean operation U کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
microcontroller U پورت ورودی /خروجی
input output control U کنترل ورودی- خروجی
input output system U سیستم ورودی- خروجی
input output interface U میانگیر ورودی- خروجی
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
input output unit U واحد ورودی- خروجی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
cpu U باس ورودی / خروجی
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
input output order U ترتیب ورودی- خروجی
input output ports U مدخلهای ورودی- خروجی
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
input output relation U رابطه ورودی- خروجی
input output channel U کانال ورودی- خروجی
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
serial input\output U ورودی و خروجی سری
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
central U واحد ورودی و خروجی
i/o channel U کانال ورودی و خروجی
i/o bound U محدود به ورودی خروجی
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
i/o processor U پردازنده ورودی و خروجی
simultaneous input/output U ورودی و خروجی همزمان
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
input function U تابع سیگنال ورودی
architecture U حافظه و وسایل ورودی / خروجی
interfaces U که شامل : کانال ورودی /خروجی
iocs U سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
basic input output system U سیستم ورودی و خروجی پایه
interface U که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output control system U سیستم کنترل ورودی-خروجی
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
input output redirection U تعیین مسیر ورودی- خروجی
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
remote U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
programmed i/o U ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
bios U سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
input/output file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
amplification U نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
I/O file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
remotest U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
I [O] request [IORQ] U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input [output] request U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallelled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallels U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
operation U عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
tidal prism U اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
implication U آنگاه تابع And این دو نیز درست است
inclusion U آنگاه تابع And این دو نیز درست است
implications U آنگاه تابع And این دو نیز درست است
unit U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
interfaces U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
and U پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
nonlinear U مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
symbolic i/o assignment U نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
interface U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
i/o U انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
truth table U روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
images U دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
MBR U ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
multiplexor U مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
mux U مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
joystick U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com